Stɑɾ

!..ɪ ʜᴀᴛᴇ ᴍʏꜱᴇʟꜰ ɪɴ ᴇᴠᴇʀʏ ꜱɪɴɢʟᴇ ᴡᴀʏ

دوستیِ خاک‌خورده؛

کاش میشد برگردی، کاش میشد یه شروعِ نو داشته باشیم؛ واقعا من و دوستیمون رو یادت رفته؟ واقعا دیگه برات مهم نیستم؟ نکنه از اولشم برات مهم نبودم؟ نمیدونم، فقط آرزو دارم که دوباره باهم دوست بشیم. هر سال قبلِ فوت کردنِ شمع‌های تولدم، برگشتنِ تو رو آرزو میکنم، اونقدر این کار رو انجام میدم تا دوباره برگردی :)