جهنمِ زندگیم؛

𝓗𝓲𝓻𝓸𝓴𝓸
1404/4/16 21:12
اشکایی که به خاطر یه نفر هرروز ریخته میشن، البته که پنهانی..!
زخمای چه فیزیکی و چه روحی که جای جای بدنم هست (زخمِ رو دستم که به خاطر خراشایی هست که یه نفر با چاغو درستشون کرده هم بگم..؟)
خستگی ذهنی و روحی که اون یه نفر باعث و بانیشه و باعث میشه هر روز با کسالت و بدون هیچی معنیای بگذره؛ زندانی شدن توسط احساسات و بلایایی که سرم اومد..
اوه، یادم رفت بگم که همشون کار خودمه؟